همچون پدری در جنگ
که دخترک خود را گم می کند
یا چشمه ای که در کویر گم میشود
نه خزانی بود و نه مهر بی مهری
نه گم شدنی نه خوابی و نه خوراکی
دنیا چنین دنیایی نبود کاش
جور دیگری بود کاش
جوری بود که دستانت همیشه در دستم
لبانت در لبانم گره خورده می ماند
کاش توی کوچه اقاقیا می ماندیم آن شب
برچسب : نویسنده : iyakamuzlie بازدید : 130